مردها بیرون ماندهاند. بیرون مغازه ایستادهاند و چشم میگردانند. چشم میگردانند تا بلکه بانویشان را که کیسه به دست و لبخند به لب از مغازه بیرون میآید، شناسایی کنند و هرچه زودتر از این شلوغی و انتظار خلاص شوند. روی شیشههای مغازه نوشته شده: «به علت ازدحام و قرار گرفتن در روزهای حراج، از پذیرایی آقایان معذور میباشیم.» این همان اطلاعیهای است که در کنار دیگر پوسترها و کاغذهای رنگی که روی بیشتر آنها واژه SALE نوشته شده، جا خوش کرده وآب پاکی را روی دست آقایان ریخته.
البته مردی که پشت دخل نشسته، دائما به مشتریها گوشزد میکند که ورود آقایان ممنوع است. صندوقدار که خستگی یک روز کاری تقریبا بیهوشش کرده، در این مواقع حوصله تعارف تکه پارهکردن و خواهشهای مودبانه را ندارد. برای همین چشمش که به جمال یک مرد روشن میشود، تقریبا فریاد میزند: «آقا نیا تو!»
عابران برای اینکه سر از ماجرا در بیاورند و برایشان کاشف به عمل آید که در این مغازه چه خبر است، احتیاج به هوش سرشاری ندارند. یکی از کاغذهای بزرگی که روی شیشه مغازه نصب شده، همان اول گوشی را دست مردم میدهد: «انواع مانتو فقط ۲۰ تومان.» روزهای پایانی تابستان – اواخر شهریورماه – بهترین زمان برای مغازهداران است تا به قول خودشان بزرگترین حراجشان را ترتیب دهند و مردم را از پایین آمدن قیمتها حسابی کیفور کنند.
رابطه مد و حراج
اولین قدم برای دست و پا کردن یک حراج واقعی چند تکه کاغذ و مقواست که مغازهدارها زحمت نگاشتن واژه «حراج»، «فروش فوقالعاده» یا هر کلمه و عبارت مشابهی را روی آنها میکشند و آنها را با چند تکه چسب به شیشههای مغازه میچسبانند. اما بخش اصلی کار فروشندهها، ترسیم کردن عدد مخصوصی است که پشت شیشه مغازه مینشیند و ماهیت حراج مغازه را مشخص میکند.
با وجود اینکه درصد معمول برای به حراج گذاشتن اجناس یک فروشگاه ۲۰ تا ۳۰ درصد است، خیلی از مالکان مغازههای مانتو فروشی در پایان فصل چوب حراج به اجناس میزنند و این درصد را تا ۷۰ درصد هم میرسانند.
اما دومین قدم برای راهانداختن یک حراج واقعی چیست؟ فروشندههای محترم با یک ماژیک روی قیمتهای گذشته خط قرمز میکشند و قیمت جدید را روی برچسب منقش میکنند.
ماجرا همین جا جالب میشود. تفاوت فاحشی که گاهی در برخی قیمتها به چشم میخورد، چشم خیلی از مشتریها را گرد میکند. بعضی مشتریها با دیدن قیمتها و تفاوت عمدهای که با اعداد قبلی دارد، لبخند فاتحانهای بر لبان خود جاری میکنند و به خیال اینکه یک معامله پرسود انجام دادهاند، جنس مورد نظر را خریداری میکنند. اما دسته دوم با عنایت به اینکه قیمت جدید، تفاوت عمدهای با قیمت قبلی ندارد، خود را قربانی یک دسیسه تجاری میبینند و به سرعت مغازه را ترک میکنند.
اگر چرخی در مانتو فروشیهای میدان هفت تیر، ولی عصر، پاساژهای تجریش و… بزنید؛ حتما با نمایندگان این دو دسته مواجه میشوید.
منبع: مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-فرهنگ خرید کردن
:: برچسبها:
فرهنگ مد و لباس ,
فرهنگ خرید کردن ,
فرهنگ درست مصرف کردن ,
:: بازدید از این مطلب : 936
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0