«آگاهی» یا «عبرت»؟! به ما «انسان» میگویند، با همه ضعفها و قوتها، خیرها و شرها. نیمی صلصال (لجن) و نیمی نفخه ملکوت. به هر سو که سنگین شویم، در واقع به نیمی از وجودِ طبیعیِ خود پناه بردهایم. اما «شک» میآورند، و پرسشی تردیدبرافکن که در این میان «عقل» چهکاره است و اختیار کدام؟ میگویند عقل از آن اهریمن است (سر پُل صلصال)، و شهود اما از نفخه رهایی شعلهور است، و روشن است به راهِ آدمی در ظلمتِ ازلیِ جاهلیت! حالا بینابین این سرگیجه فلسفی، تکلیف چیست؟ بالاخره «آگاهی» یا «عبرت»!؟ عبرت که همان تجربه نیست، چرا که تجربه، فعلیتِ آگاهی است. پس عبرت در مقام پند و اندرزِ فرّار، در گذر زمان به فراموشی سپرده میشود. انسان موجودی سادهلوح و همزمان پیچیده است. در واقع هیچ انسانی عبرتپذیر نیست. دروغ میگوید که پند روزگار را پذیرفته است، و عبرت نیز سرمشق کارسازی است. اگر «عبرت» این عنصر ذهنیِ بازمانده از هر حادثهای، ماندگار و موثر بود، بعد از جنایت قابیل، دیگر اولادِ ابوالبشر دست به سلاح نمیبرد تا امروز. بشر موجود فراموشکاری است. بشر برای تحمل دوران تبعیدش بر این سیاره معصوم، مجبور است با تمام وجود به نعمت فراموشی مسلح شود، تنها سرمایه صلح همین فراموشی است. و البته از سوی دیگر کارمایه پدیدهای به نام عبرت، که به مرور زمان از عین به ذهن میرسد، جزیره همه فراموشیهاست، پس هیچ عبرتی قابل اعتماد نیست، زیرا فراموش میشود، گماشته «زمان» است، و «زمان» این نوع راهکارهای ذهنی را میبلعد. عبرت، انرژی تکرار است، و تکرار به دلیل حملِ کسالت، نمیتواند عملیاتیکردن هر عبرتی را تضمین کند. در این مجادله این «آگاهی» است که ذخیرهگاهِ تجربه میشود، و در مقام معلمی مخفی، راه را از بیراهه باز مینماید. پس مجبوریم تعریف تازهای از مفهوم کهن سال «عبرت» ارائه دهیم. عبرت همان مکافات نیست. عبرت، آموختن از آینه انتقام نیست. عبرت، مرعوبشدن در بعد از زیان نیست. عبرت را با تلافی همسان و مقابل نباید پنداشت. به تعریف کهن عبرت که دقت میکنم، صادقانه اعتراف میکنم که من از هیچ رنج و شکنج و لطمه و لهشدن و زیان و خطایی عبرت نگرفتهام.
عبرتگرفتن به تنهایی نشانه پذیرشِ وحشت است. من به آگاهیِ تجربی و علمی و آموزشی در کوران زندگی باور دارم. «عبرت» را طی تاریخ زبان و فرهنگ و مدنیتِ ما به بدترین شکل تعریف و تعبیر و توجیه کردهاند. این واژه بوی مخاصمت میدهد. همگرا با انتقام و تاوان و جزیه و… است. درسگرفتن البته مفهومی انسانی است، که در مسیر آموزش بالفعل میشود. «عبرت» به مرور، در شرایطِ متفاوت، در سنین مختلف، و در طبقه و طیف و طایفهای مفهومی شناور دارد. مفاهیم شناور – به اقتضای زمان و مکان و موضوع – سرلوحه مطمئنی نیستند که بشود بالای آن سوگند یاد کرد. تنها این «آگاهی» و «خِرَد» است که میتواند شفابخش رویاهای مجروح انسان باشند، این رویاهای مجروح خود اتفاقا دستاوردى رهاشده همان عبرت است که در کارزارِ فراموشی.
منبع: مرکز مشاوره و روانشناسی ایران-عبرتگرفتن گاهی اوقات زندگیساز است
:: برچسبها:
عبرت ,
عبرت زندگیساز ,
عبرتگرفتن از زندگی ,
:: بازدید از این مطلب : 732
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0